کشکول

از عمر بن وبلاگ عبدالعزیز کلمه پرسیدند:علت آغاز وبلاگ توبه کلمه ات چه بود ؟   گفت: یک بار می خواستم غلامی را بزنم  او برگشت به من گفت : ای عمر شبی رابه یاد بیاور که فردای آن قیامت خواهد بود. منبع : کشکول شیخ بهائی انتشارات کشکول...ادامه مطلب

اگر وبلاگ زائر کلمه وبلاگ حسین کلمه (علیه السلام) در راه زیارت او از دنیا برود، فرشتگان پیکر او را تشییع می کنند و از بهشت برای او حنوط و کفن می آورند و بر روی کفن او می پوشانند. و بر او نماز می گذارند و زیر پایش را با بویی خوش و معطر، فرش می سازند. و زمین را از دو سوی او کنار می زنند تا جای قبر او فراخ و خوش باشد و درهای رحمت آسمان به رویش گشوده می شود و آن گاه آسایش و روزی خوش، تا قیام قیامت بر او نازل می گردد. (بحارالانوار، ج101: 78)

کشکول...

                         بسم الله الرحمن الرحیمولا یحمل هذا العلم الا اهل  البصر والصبر والعلم بمواضع الحقدر طول تاریخ متاسفانه هر از چند گاهی پیروان حق فریب خدعه و نیرنگ و تزویر را خورده و عداوت را نصیحت  شمرده و دشمنی را دوستی  حساب کرده وبازیچه فتنه ی شبیه سازی و بدل کاری وتلبیس باطل به لباس حق شده اند و چنین ضرباتی همواره مهلک بوده چنانکه فریب خوردگان به ندرت توان تشخیص حق وبازگشت به آن را داشته اندفتنه سال 88 نیز یکی از آن فتنه های پیچیده ی تاریخ بود به طوریکه حتی بعضی از خواص نیز خود را باخته، یا به ساز دشمن بازی کردند و یا حداقل سکوت کرده و نسبت به دفاع از حق و حقیقت ساکت شدند.همه این دغلکاری ها به نام مردم و دفاع از آراء مردم بودحضور حماسی با بصیرت و سنگ تمام گذاشتن هموطنان ولایتمدار در 9 دی  سال 88  مهر بطلان و ضربه  مهلکی بر این جریان  و میثاقی تازه با ولایت بود که دوستان انقلاب را در سراسر دنیا امیدوار و دشمنان بدخواه داخلی و خارجی را خوار، رسوا و نا امید کرد.و این ممکن نبود مگر به فضل و مدد الهی و هدایت  بصیرانه و صبورانه مقام معظم رهبری ، همانکه نجات یافتگان تاریخ نیز به همین شاخص نجات یافته اند .خدای کشکول...ادامه مطلب

یکی از بزرگان نقل میکرد مرد دیوانه ای در شهر علم و ادب شیراز زندگی میکرد
روزی بچه ها سنگ به سوی او پرتاب می کردند که اتفاقا یکی به سرش خورد و خون جاری شد
مرد دیوانه دست روی زخم گذاشت و دید خونین شده
بالبداهه چنین گفت :

جهان از رنگ گلها لاله زار است
جنون گل کرد هنگام بهار است

سر#جنون#خون#گل#بهار
واقعا که شیراز دیوانه اش نیز فرق میکند

کشکول...

    روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت . همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، کشکول...ادامه مطلب

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان  و بر گناه و تجاوز همكارى نكنيد   حکایت؛ هارون‌الرشید خلیفه عباسی خواست کسی را برای قضاوت بغداد تعیین نماید، با اطرافیان خود مشورت کرد، همگی گفتند: برای این کار کسی جز بهلول صلاحیت ندارد. بهلول را خواست و قضاوت را به وی پیشنهاد کرد. به کشکول...ادامه مطلب

غلامحسین صادقی
متولد 1355قیانکندی

به صحـرا بنگرم صحرا تو بینم
به دریا بنـگـرم دریا تو بـیـنـم

به هرجابنگرم کوه ودرودشت
نــشان روی زیـبـای تو بـیـنــم
باباطاهر

کشکول...

خلاق وتربیت انسان از این که در اجتماع زندگی می کند قوانین وبایدها ونباید ها برای حل مشکلات واحراز کمالات و دفع ورفع مشکلات دارد، بالا تر از آنچه ذکرشد انسان فضیلت را دوست دارد و طالب آن است. انسان اگر در جهان به تنهائی هم زندگی کند، باز بعضی از کارها را قبیح دانسته وخود را مجاز به انجام آن نمی داند. او از این که بر نفس خویش مسلط باشد، احساس لذت می نماید و این سرمایه اولیه اخلاق به شمار می آید. آدمی از ضعف خویش در مقابل خواسته ها و تمایلات، احساس ناخرسندی می نماید. از این رو از ضعف عقل گریزان بوده و تمایل به حاکمیت عقل بر حیات خویش دارد. و اخلاق نیز از عقل ناشی می شود    یکی از کارکردهای اساسی متولیان تربیت وپرورش انتقال ارزش های  نظام ارزشی جامعه است.   به گفته دونالد باتلر تربیت بیش از هر نهاد دیگر با ارزش ها سر و کار دارد و هیچ نهاد دیگری به اندازه این نهاد به دنبال تحقق ارزشها نیست هدف تربیت اخلاقی، پرورش استعدادهای درونی انسانی برای ایجاد و رشد صفات و رفتارهای پسندیده اخلاقی است     کشکول...ادامه مطلب

ای عقل خجل ز جهل و نادانی ما

درهم شده خلقی، ز پریشانی ما

 

بت در بغل و به سجده پیشانی ما

کافر زده خـنـــــده بر مسلمانی ما

کشکول...

کشکول...